هربار که از پشت تلفن صدای پدرم رو میشنونم، مهربون تر و آروم تر از دفعه قبل باهام حرف میزنه . امشب حتی صداش میلرزید و دلم میخواست همونجا بهش بگم نمیشد یه کم زودتر مهربون میشدی؟نمیشد؟نمیتونستی زودتر نرم بشی؟اون موقع که باید نرم میبودی.دلم میخواست اینارو فریاد بزنم و بهش بگم که این مهربونیت آزارم میده.بیشتر از هر چیزی توی این دنیای لعنتی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها